کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

کــــافــــه حـســـــــابداران

بســــم الـلــــه الـرحــمن الـرحیــــــــــــــــــــمـــ.......... . . .

آنفلوانزای خوکی و طبل توخالی ویروس A

 

آنفلوآنزای خوکی به آسانی ذهن تمامی مردم جهان را به خود درگیر کرده است. رعب و وحشت حاصل از این ویروس آنچنان به یکباره افکار عمومی را مشغول کرده که فرصتی برای تحلیل ریشه ای آن و حتی چگونگی برخورد با این بیماری نوظهور قرن اخیر باقی نگذاشته است.

در این میان نکته قابل تامل این است که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران مسایل پزشکی معتقدند آنفلوآنزای خوکی آن چیزی نیست که در تبلیغات بزرگنمایی و نسبت به خطر آن هشدار داده می شود و در واقع یک موضوع انحرافی است که توسط دستگاه های رسانه ای سخن پراکنی غرب در جهان مطرح شده و هدف نهایی آن ایجاد وحشت در بین مردم جهان سوم می باشد.

از طرفی هم آمریکا با طرح این موضع به دنبال انحراف افکار عمومی کشورهای جهان درباره فجایع اقتصادی و مسایل داخلی آمریکاست تا شاید بتواند از این رهگذر سرپوشی بر بحران های داخلی خود بگذارد.

بحران آنفلوآنزای خوکی یا بحران اجتماعی آمریکا؟

کارشناسان اجتماعی و اقتصاددانان جهانی اعلام کردند بحران اقتصادی موجود در آمریکا در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی است.

ژوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد سال 2001 یکی از این افراد است که تاکید می کند بحران اقتصادی آمریکا در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی است و در همین راستا احتمال سرایت آن به دیگر کشورها نیز وجود دارد.

علاوه بر این، واشنگتن پست نیز در گزارشات خود اعلام کرده که تعداد خانواده های فقیر در آمریکا طی سالهای اخیر سیر صعودی داشته و حدود 30درصد افزایش داشته است.

با توجه به این مساله که آمریکا در وضعیت اقتصادی بسیار بحرانی به سر می برد، انتظار می رود در ماه های آینده بر تعداد فقیران این کشور افزوده شود. آمارها نشان می دهد که طی سالهای اخیر به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی در میان شهروندان آمریکایی متوسط تعداد فارغ التحصیلان دبیرستانی از 70درصد به 50درصد تقلیل یافته است.

مسائلی نظیر عدم توفیق در مالکیت خانه و نگرانی ها از سقوط سهام در بازار بورس اوضاع روحی و روانی آمریکایی ها را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است و حتی به عقیده برخی روانشناسان این اوضاع نابسامان روحی که در چهره تک تک مردم آمریکا قابل مشاهده است به مراتب وخیم تر از حالت آمریکایی ها پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر است.

سی ان ان نیز در همین زمینه زبان به اعتراف گشود و اعلام کرد ظرف سال های 1972تا 1991 که اقتصاد آمریکا شاهد دوران رکود بود، آمار خودکشی تنها به میزان 2درصد رشد یافته بود ولی اکنون این آمارها به طرز بسیار وحشتناکی افزایش یافته است.

روزنامه «لس آنجلس تایمز» نیز نوشت: روانشناسان هشدار دادند، وخامت اوضاع اقتصادی آمریکا و آثار زیانبار آن بر زندگی شهروندان آمریکایی آمار خودکشی و افسردگی را در میان مردم این کشور به مرز خطرناک رسانده است.

بنابر گزارش «هرالد تریبیون» بررسی های صورت گرفته از سوی موسسه تحقیقات روانشناسی آمریکا نشان می دهد که از هر 10نفر مردم این کشور تعداد 9 نفر وضع رو به افول اقتصاد کشورشان را مهم ترین عامل نگرانی در زندگی خود می دانند.

بحران های موجود و نگرانی مردم آمریکا از شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی به دلمشغولی دولتمردان آمریکایی مبدل شده و آنها را در جستجوی راهی برای فرار از این بحران ترغیب می کند.

به ادعای برخی کارشناسان، بزرگنمایی آنفلوآنزای خوکی مانند همان روندی که حادثه یازدهم سپتامبر و یا ویروس سارس در جهان تعقیب کرد، نوعی ترفند برای انحراف افکار عمومی مردم آمریکا همچنین افکار جهانی از بحران های رایج در این کشور قلمداد می شود.

دانش ترجمه ای در علوم پزشکی را دریابید

دانش ترجمه ای پزشکان علاوه بر منابع ترجمه ای علوم انسانی از دیگر مشکلات جامعه علمی کشور است که در برخی موارد می تواند مشکلات زیادی به بار آورد.

طبق آمارهای ارایه شده گفته شده آنفلوآنزای خوکی از 70 میلیون نفر 25 میلیون نفر را مبتلا

می کند و نزدیک 25 هزار نفر فوت خواهند کرد. ولی به نظر می رسد شدت خیلی پایین تر از این ها است.

دکتر محمد رضا حیدری پزشک عمومی با اشاره به این مطلب در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش روز کیهان می گوید:« خطر آنفلوآنزای خوکی در حد خطر یک آنفلوآنزای ساده است و به آن شدتی نیست که در تبلیغات رسانه ها گفته می شود.چرا که آثار تبلیغات این بیماری در رسانه ها بسیار زیاد و منفی است.»

وی ضمن اشاره به اینکه موارد مشکوکی وجود داشته که آنها را به آزمایشگاه فرستاده ایم و اغلب آنها منفی بوده اند، می گوید:« این بزرگنمایی به دانش ترجمه ای برمی گردد که علوم پزشکی را درگیر خود کرده است. ترجمه خوب است و انسان را با علم روز آشنا می کند اما حتما باید در کنار آن با واقعیت و تجربه هم کنار آمد چون هر چقدر واقعیت و تجربه کم باشد شاید انسان مسایلی را خوب یاد بگیرد اما نمود بارز آن را در جامعه نبیند در نتیجه با استنادبه آن گمراه شده و فکر می کند واقعیت همین است. پزشک باید به علم خود در مورد بیماران نگاه کند، به طور مثال در مورد آنفلوآنزای خوکی علایم اغراق آمیزی وجود ندارد چون علایم مشهود همان نشانه های آنفلوآنزای فصلی است که مثلا آمار حجاج را کاهش داده و موارد مشکوک آن محدود بوده است.»

همانطور که «جواد درویش» عضو بسیج دانشگاه صنعتی شریف نیز در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان آثار و عواقب دل سپردن به ترجمه در علوم را مانع از پیشرفت همچنین تسلیم شدن به دروغ و فریب های غرب در موارد مشابه می داند.

وی معتقد است: «اگر ما نیاز جامعه خودمان را نشناسیم و از آن مهم تر اگر از عوامل رشد و تعالی معنوی فرد و جامعه بی اطلاع باشیم، مجبوریم اولا برای خالی نبودن عریضه و سفید نبودن جزوه استاد و تعطیل نشدن کلاسها؛ از دسترنج دیگران علی الخصوص بیگانگان استفاده کنیم. و ثانیا ناخواسته به نوعی استعمار علمی و فرهنگی تن دهیم که به مراتب بدتر از استعمار سیاسی و نظامی است. از همه اینها بدتر، این دستاوردهای دیگران را به تدریج به بدنه جامعه خود تزریق کرده و با دست خود موجبات تغییر الگوی زندگی و تضعیف و انحطاط اصول دینی و اخلاقی را فراهم می کنیم . نوع بیماری علوم هم بگونه ای نیست که با یک قرص و کپسول و کمی استراحت بهبود بیابد، بلکه نیاز به یک شک عمیق دارد.یعنی معتقدم باید یک جراحی گسترده انجام شود و تحولی اساسی در این زمینه رخ دهد.»

مهدی عباسی مهر دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت نیز در همین راستا نظری مشابه دارد.

وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان مدعی است:« باید توجه کنیم چه مؤلفه هایی را به عنوان خوراک ذهنی دانشجو و دانشگاه تعیین می کنیم. علوم ما باید پاسخگوی نیازها بر مبنای مقتضیات زمان باشد تا بتواند آن را جبران کند .»

عباسی مهر با تاکید بر توجه به این ظرایف اضافه می کند:« اگر توجهی به این مسایل نداشته باشیم و ذهنمان را به تئوری های محدود به یکسری کتب و مسایل سطحی کنیم نتیجه اش همان چیزی می شود که امروز در دانشگاه ها شاهدیم. البته در این راه اساتید نیز می توانند از تجربه نرم افزاری یا اندیشه محور استفاده کنند. »

دیو آنفلوآنزای خوکی و تبلیغات رسانه ای

تبلیغ وسایل بهداشتی و ضد عفونی که عمدتا کالاهای تبلیغاتی هستند در جهت پیشگیری از ابتلا به آنفلوآنزای خوکی، نمایش تخت های بیمارستانی در سراسر جهان با القای مرگ و میر زیاد ناشی از آنفلوآنزای نوع A و انتشار اخبار و اطلاعاتی که بیانگر سرعت انتشار این ویروس در سطح کشور است از جمله نمونه های تبلیغات صدا و سیما است که به رعب و وحشت مردم در مواجهه با آنفلوآنزای خوکی دامن می زند.

حمید رضا مقدم فر مدیرعامل خبرگزاری فارس در همین رابطه به خبرنگار سرویس گزارش روز کیهان می گوید:« باید هشدارها از سوی رسانه ها طوری باشد که بزرگنمایی و باعث هراس بین مردم نشود. اما اینکه اندازه و شدت آن چقدر است و در چه مواقعی رسانه ها باید متوقف و کجا باید به انتشار این اخبار بپردازند حرفه ای بودن رسانه را مشخص می کند.

چون برقراری تعادل یکی از حساسیت ها و ظرافت های کار رسانه ای است.»

وی در توضیح بیشترتین موضوع می گوید:« در مورد آنفلوآنزای نوع A با نبود تعادل در رسانه مواجه شده ایم و آنقدر موضوع را بزرگ کرده اند که گویا همه مردم در خطر مرگ هستند! در حالی که میزان مرگ و میر ناشی از آن در مقایسه با دیگر بیماری ها و حتی آنفلوآنزای فصلی به مراتب کمتر است، بنابراین رسانه باید بپذیرد که نقطه تعادل بهترین نقطه است که هم می تواند هشدار بدهد و هم برای پیشگیری از این بیماری می تواند آموزش بدهد.»

انحراف افکار عمومی جهان از مشکلات و مسایل اقتصادی و اجتماعی در آمریکا و همچنین غرب از دیگر موضوعاتی است که مقدم فر علاوه بر سود اقتصادی، آن را دیگر دلیل و ریشه وجودی آنفلوآنزای خوکی قلمداد می کند.

مقدم فر همچنین اظهار می کند: « در رخدادهای گذشته دیده ایم که یکی از شیوه های کمپانی ها و کارتل های بزرگ اقتصادی غربی که وابسته به سران حکومتی آمریکا هستند این است که خودشان ویروس ها را منتشر می کنند تا پادزهر و واکسن آن را که جزء تولیدات موسساتشان است در جهان به فروش برسانند، یعنی جهت گیری بسیار کاسبانه است اما با روح و روان مردم بازی می کنند و توجهی به کرامت انسانی مخاطب ندارند. علاوه بر این، انحراف افکار عمومی آمریکایی ها از مشکلات درونی هم وجود دارد بنابراین باید مراقب باشیم که همراه این موج نشویم ووظیفه رسانه های داخلی این است که با دقت و ملاحظه بیشتر به این مسایل بپردازند.»

نرخ مرگ و میر آنفلوآنزای خوکی

همه ما در طول عمرمان به خصوص در آغاز فصل زمستان بارها دچار گلودرد، زکام، گریب، سرماخوردگی و بیماری های دیگری می شویم که این نشانه ها را داشته است. بنابر همین مساله می توان گفت که هر کسی که اولین سرفه و عطسه ناشی از آن بیماری ها را داشته باشد نگران خواهد شد که مبادا گرفتار آنفلوآنزای خوکی شده باشد. اما این موضوع و آن همه جنجال بر سر آنفلوآنزای خوکی تنها 816 مورد مرگ در سراسر جهان و در 160 کشور به این بیماری نسبت داده شده است.

این در حالی است که آنفلوآنزای معمولی هم سالانه 35 هزار نفر را فقط در آمریکا می کشد. همین تعداد هم پس از ابتلا به آنفلوآنزا به دلیل ذات الریه می میرند.

اما این آمار در حالی است که براساس آمار سرانگشتی تا به حال 25 میلیون نفر در اثر ایدز جان خود را از دست داده اند و فقط در سال 2005 یک میلیون و ششصد هزار نفر در اثر سل جان خود را از دست داده اند.

حسین خلیلی یکی از دبیران مقطع دبیرستان که از هشدارهای فراوان نسبت به آنفلوآنزای خوکی در مدارس دل خوشی ندارد، می گوید:« به نظر می رسد آنفلوآنزای خوکی آن چیزی نیست که نسبت به آن هشدار داده می شود البته دست کم گرفتن آن هم خود مشکل ساز است، چرا که این ویروس توانسته چندین نفر را در سراسر جهان مبتلا کند پس هشدار و آموزش در سطح مدارس و ادارات تا حدی که به رعب و وحشت مردم دامن نزند می تواند مفید و موثر باشد در حالی که حوادث دیگری در کشور رخ می دهد و حتی تلفات بیشتری داشته که مغفول مانده اند.»

وی تلفات ناشی از تصادفات جاده ای را بیش از تلفات احتمالی آنفلوآنزای خوکی می داند که آموزشی در سطح مدارس به دانش آموزان داده نمی شود.

مقایسه آمارها و گزارشات همچنین اظهارات مسئولان پلیس راه و اورژانس کشور نشان می دهد فقط تا پایان دوازدهمین روز تعطیلات نوروزی امسال دست کم 420 نفر در تصادفات جاده ای کشور فوت شده اند که این رقم در طول سال چندین برابر بیشتر گزارش شده است. در حالی که آنفلوآنزای خوکی حتی طبق احتمالات زیاد آمار مرگ و میر تا این اندازه تلفات نخواهد داشت.

آمارهای پلیس راه نشان می دهد وقوع 31 درصد تصادفات نوروزی تا سوم فروردین بر اثر سرعت غیر مجاز، 29 درصد عدم توجه به جلو و رعایت فاصله طولی و 20 درصد انحراف به چپ بوده است.از سوی دیگر نتایج بررسی ها نشان می دهد 30 درصد

مرگ و میر در تصادفات جاده ای کشور به دلیل نبستن کمربند ایمنی صندلی عقب و عدم وجود این وسیله ایمنی بوده است

تصادفات جاده ای کشور بیش از 400 کشته داشته است.

مصطفی 1390/04/20 ساعت 22:53
نظرات 3 + ارسال نظر
مجتبی 1390/04/21 ساعت 19:13

وووووووووووووو! چقدر مطلب !!!! خوش آمد میگم آقا مصطفی

ستاره 1390/04/21 ساعت 22:14

خوش امدید!!حال و هوای وبلاگ عوض شده همش چند روز نبودم نشناختمش!!!!مطالب خوبی اند دستتون درد نکنه!!

[ بدون نام ] 1390/04/22 ساعت 10:11

آشپزخونه بازکرده!!!!!!!میخوای 1دستوره غذایی هم بنویس..........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد